روز دوم از رژیم و شرع دوباره

امروز یازده اذره و من 80.200 کیلو گرم هستم بی خود و بیجهت یازده روز از دستم در رفت به خاطر تنبلی خودم

ولی من می تونم وزنم رو کم کنم

خدایا کمکم کن اراده ام زیاد بشه

خدایا من رو در پناه لطف و محبت خودت حفظ کن

داشتم نگاه می کردم رژیم کرمانی که چند سال پیش گرفتم خیلی خوب بود

بازم همون رو می گیرم

دیروز بالاخره از بچه های کلاسم امتحان میان ترم گرفتم

خوراک نوشت دیروز

یک نصفه نون بربری

دوتا قند

یک لیوان شیرکاکائو

دوتا کتلت

یک موز

یک انار

یک خیار

دلم یک دنیا گرفته

خدایا کمکم کن

دیگه خونه این دختره نمی ره به زور بهم غذا می خورنه

ناهار ندارم

خونه ام نامرتبه

پول ندارم

ای خدا زبان نخوندم

ای خدا پل وارکر مرد ناراحت شدم خدا رحمتش کنه

اوضاع عشقیم داغونه

یک مدت خودتو کشتی مخشو زدی حالا دلتو زده اینقدر کثیفی تو

زبان

از پنج شنبه معلم زبان اومده

خدایا هنوز حقوقمون رو نریختن

خدایا چیکار کنم خیلی دستم تنگه می گن پول مکه رو خودت جور می کنی

جورش کن دیگه

خدایا بی پولی خیلی بهم فشار میاره خدایا چیکار کنم

این بی انصافهام که هنوز حقوقمون رو نریختن خدایا باعث و بانیش رو لعنت کن

وای خدایا باورتون نمیشه

سلاممممممممممممممممم

عزیزدلم با لاخره زنگ زد

برگشت

برگشت باور نمیشه

گفت دلم برات تنگ شده

قراره بیاد ببینمش

وای نمی دوونین چقدر خوشحالم

کانتات عزیزم ازت متشکرم

تو شاهکاری تو فوقالعادهای

راستی بگم براتون از ثبت نام کاروان حج

از ساعت 5 بعد از ظهر پنج شنبه رفتیم دم در دفتر زیارتی وایستادیم تا صبح ساعت 8.5 که تاریخ بیستو شش
اسفند 1392 میرم مدینه انشالله سال تحویل 1393 مسجد نبی هستم  می خوام تا اون موقع شصت کیلو شده باشم تا به محضر خدای خودم متناسب ظاهر بشم

قسم

امروز قسم خوردم رژیمم رو تا فقط امروز رعایت کنم

امروز قراره برم پیش وکیلم ای خدا

قراره برم کتاب زبانم رو بگیرم

خدایا کمکم کن

همکار احمقم

الان همکارم به من گفت فلانی که اینقدر خوش تیپه چرا اومده تو رو گرفته؟؟

تو خیلی چاقی خدایا من باید لاغر بشم

امروز ساعت سه ونیم روز اول رژیم من این دفعه اخر

من به روح برادرم قسم خوردم این دفعه اخره که رژیم می گیرم روز سه شنبه ساعت سه و نیم

وزنم امروز بود80.500 خدایا کمکم کن

زبانم رو هم شروع کردم امروز می رم کتاباشو بخرم پول یارو رو بریزم به حسابش که نتونم بزنم زیرش حسابی درس می خونم خدایا منو در پناه لطف و مرحمتت خودت حفظ کن

من ایلتس هشت می خوام میگیرم

خجالت میکشم

خجالت می کشم از خودم از زمانی که تلف می کنم از بدنم از خودم چرا اراده ندارم نخورم دو روز نمی خورم دوباره از اول پرخوریام شروع میشه همین الان یک شکلات دستم بود

باید قسم بخورم

اره اینطوری میشه

به روح همون یکدونه داداشم قسم می خورم از روز 5 اذر 1392 ساعت دوازده ونیم دیگه تنبلی نکنم و رژیمم رو بگیرم من می تونم

الان میرم حکم دادگاه رو بگیرم

امروز تا عصر که سرکارم مدارک بیمه ام رو تکمیل می کنم

حتما امروز دو ددرس زبان گوش میدم

حتما حتما حتما زبان می خونم

حتما حتما حتما ورزش می کنم

حتما حتما حتما رژیمم رو می گیرم

روز نهم رژیم

سلام

دیدن مطمن بودم دانشجوهام دیروز امتحان نمی دن اینقدر چک و چونه زدن که کل کلاس به داستان گذشت

ای بابا

ولی خوبه ازشون انرژی می گیرم خدایا شکرت

عزیزم دلم برات تنگ شده زود بیا دیگه

می دونم دل توام برام تنگ شده بیا دیگه

دلم لک زده برای پریدن تو بغلت

خوراک نوشت دیروز زیاد خوردم

وای

امروز حتما حتما میرم پیاده روی

روز هشتم رژیمم2

امروز قراره از بچه ها امتحان میان ترم بگیرم موندم ببینم چه داستانی برام ردیف کردن که امتحان ندن

مامانی امروز مهمونم بود انقدر باهم صحبت کردیم شب افتادم از خستگی

امروز میرم کارت باشگاه انقلابم رو بگیرم

و از فردا برم تو کار ورزش کردن از پیاده روی شروع می کنم

خدایا کمکم کن وقتی میام اینجا و می نویسم کلی انرژی می گیرم

روز هشتم رژیمم

دیونه نا امید شدم و دوباره از صبح پرخوری رو شروع کردم

ولی اشکال نداره وبلاگ اکثر بچه ها رو خوندم دیدم همشون این مشکل رو داشتن

من دوباره از امروز که سه اذره و ساعت 9.5 صبحه شروع می کنم

خدایا من را در پناه لطف و مرحمتت خودت حفظ کن

داشتم داستانهای راز رو می خوندم میگن نباید حساس باشی

باشه ما از این لحظه تصمیم می گیریم حساس نباشیم

من صد در صد تا19 اردیبهشت نود و سه 55 کیلو هستم

عزیزم می دونم میایی ولی زودی بیا